والدین در گذشته انتظار داشتند فرزندانشان مؤدب، مسئولیتپذیر و موفق باشند، اما امروزه والدین علاوه بر اینها میخواهند فرزندانی شاد و از لحاظ روانی سالم پرورش دهند. در عین حال باتوجه به شرایط محیطی جوامع امروز این امر مهم به مراتب سختتر و پیچیدهتر از گذشته است. همچنین وجود منابع اطلاعاتی مختلف علمی و غیر علمی بیشتر از اینکه راهگشا باشد باعث سردرگمی والدین شده است. همین امر سبب کاهش احساس خودکارآمدی والدین و زمینه ساز ناامنی روانی، مشکلات و اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان شده است. طبق نظر بسیاری از روانشناسان، منشاء بسیاری از اختلالات شخصیتي و مشكلات رواني در پرورش اولیه کودک در محیط خانواده است.
این خیلی طبیعی و قابل درک است که هنگامی که نميتوانیم فرزندمان را درک کنیم احساس گیجی، اضطراب، نگرانی و حتی ترس داشته باشیم. به عنوان پدر و مادر فکر ميکنيم این وظیفه ماست که بدانیم چه چیز برای فرزندمان بهترین است ولی اگر این را ندانیم چگونه ميتوانیم از آنها محافظت کنیم آنها را راهنمایی کنیم یا حمایت شان کنیم؟
فقط اگر میتوانستیم وارد ذهن بچهها شویم، میفهمیدیم انگیزههای شان چیست؟ چه آرزوهایی دارند؟ اطلاعات را چگونه تجزیه و تحلیل میکنند و چرا خود را آنگونه که هستند ابراز میکنند. تصور کنید چنین درک و بینشی چقدر میتوانست عمیق و مؤثر باشد....